سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچیز راهی دارد و راه بهشت، دانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
سازمان دانش آموزی استان یزد
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 33353
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 7
........... درباره خودم ...........
سازمان دانش آموزی استان یزد
سازمان دانش آموزی استان یزد

........... لوگوی خودم ...........
سازمان دانش آموزی استان یزد
..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
خبرگزاری کانون دانش آموزی(پانا)[25] . کلمات قصار[9] . داستان کوتاه[4] . اشعار[2] . مدیریت .
............. بایگانی.............
بهار 1386
زمستان 1385

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


  • بال هایت را کجا گذاشتی ؟

  • نویسنده : سازمان دانش آموزی استان یزد:: 85/11/4:: 10:39 صبح

    بال هایت را کجا گذاشتی ؟

     

    پرنده بر شانه های انسان نشست . انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نیستم . تو نمی توانی روی شانه ی من آشیانه بسازی.

    پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدم ها را خوب می دانم . اما گاهی پرنده ها و انسان ها را اشتباه می گیرم .

    انسان خندید و به نظرش این بزرگ ترین اشتباه ممکن بود .

    پرنده گفت : راستی ، چرا پر زدن را کنار گذاشتی ؟

    انسان منظور پرنده را نفهمید ، اما باز هم خندید .

    پرنده گفت : نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است . انسان دیگر نخندید . انگار ته ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد . چیزی که نمی دانست چیست . شاید یک آبی دور ، یک اوج دوست داشتنی .

    پرنده گفت : غیر از تو پرنده های دیگری را هم می شناسم که پر زدن از یادشان رفته است . درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است ، اما اگر تمرین نکند فراموشش می شود .

    پرنده این را گفت و پر زد . انسان رد پرنده را دنبال کرد تا این که چشمش به یک آبی بزرگ افتاد و به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .

     

    آن وقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت : یادت می آید تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود . اما تو آسمان را ندیدی .

    راستی عزیزم ، بال هایت را کجا گذاشتی ؟

    انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد . آن گاه سر در آغوش خدا گذاشت و گریست !!!!!

     


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ